مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

اول مهر 1397

  اولین روز مدرسه اش تضاد احساسمو نمتونم بگم  هم ذوق زده بودم هم استرس داشتم بدترین جاش اینه که باید کنترل کنی خودتو مهیار رفت تو حیاط مدرسه واسه صف صبحگاه و دل منو هم با خودش کند و برد     پسرکم  رو به خانم محمدی عزیز سپردم ،دل من آرومه با تجربه ای که ایشون دارند مطمئنم که مهیار روزهای خوبی رو پشت سر میزاره     پسرکم در چنین روزی برایت آرزویی مادرانه دارم برایت آرزو نمیکنم که مدارج بالا کسب کنی یا دانشگاه ببینمت یا در لباس دامادی آرزویم شاد زیستنت است و احساس خوشبختی و رضایت از زندگی تو هرررررچه بااااشی بالا یا پایین ،کم یا زیاد اگر رضایت داشته ...
30 مهر 1397

اولین روز مدرسه

پسرم کلاس اولی شد 31 شهریور یه جلسه توجیهی برای والدین و بچه ها گذاشته بودن ،که دو تایی رفتیم مدرسه به بچه ها هدیه دادن و ... و کلی از مهیاری عکس انداختم                       مهیار تو نگاهش یه استرس خاصی بو با وجود اینکه خیلی راحت محیط مدرسه رو پذیرفت اما نگرانی درونش برام قابل لمس بود  .... یه جاهایی انگار کاری از دستم بر نمیاد مهیار باید مواجه بشه و من باید مواجه بشم امیدوارم بتونم براش مامان خوبی باشم و تو بحران های کوچیک و بزرگی که داره بهش احساس امنیت بدم     &nb...
30 مهر 1397

فارغ التحصیلی

بچه ام از پیش دبستانی فارغ التحصیل شد یعنی خودش یه جوری میگفت من فااااارغ التحصیل شدم که انگااااار شاخ آغا غوله رو شکسته یه کل کلی بین بچه های مهد و پیش دبستان بود که مثلا اینا بزرگترن و ...... اگه  یه وقت از دهنم در میومد اشتباهی میگفتم مهیار میره مهد،سریع اصلاحش میکرد و میگفت پیییش دبستانی نه مهد   این یکی از اردوهاشونه کلی عکس از زمان پیش دبستانی مهیار داشتم که فعلا در دسترس نیست در اولن فرصت ویرایش میکنم   ...
30 مهر 1397

روزانه های من و مهیاری

سلاااااااااااام سلام صد تا سلام پسر کلاس اولی من کلی تغییر کرده منم احساس میکنم بهش وابسته تر شدم نمیدونم چرا ؟ ولی یه حسه انگار بیشتر مامان شدم یه وقتایی وسط روز دلم پر میکشه برم جلو مدرسه و ببینمش ولی خودمو کنترل میکنم هر روز ساعت 12 تعطیل میشه و با سرویس میره after school و اونجا در کنار یه مربی مشق هاشو مینویسه     و بعد از ظهر میرم دنبالش و میریم پارک یا خونه یا کافی شاپ یا خونه مامانم یه بار تو کافی شاپ بهش گفتم اینجا مخصوص حرفای دو نفره اس گفت یعنی چی باید بگیم ؟ گفتم آدمایی که با هم حرف دارن و به حرف زدن با هم علاقه دارن میان اینجا و قهوه میخورن و وقت میگزرونن کنار هم عاقاااااااا...
29 مهر 1397
1